۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه

بازخوانی تاریخی نه چندان دور/4


حافظ شيرين سخن می گويد: 

بنشين بر لب جوی و گذر عمر ببين       کاين اشارت ز جهان گذران ما را بس

در يکی از سفرها که همراه زنده ياد، مرحوم محمدحسن ظريف جلالی بودم، در کنار جوی آبی نشستم وبه ياد اين سخن خواجه ی شيراز ، خواستم گذار عمر را ببينم.

زلالی آب چندان بود که ريگ های درونش مجذوبم کرد. نه تنها از گذار آب که نشانه ی گذران عمر بود چيزی ندیدم که  ديدن ريگهای ماندگار ته جوی، چنان جذبم کرد که جز ماندن و زندگی کردن و ديدن زلالی و ماندگاري، برايم تداعی نشد. همان جا سرودم:

برلب جوی نشستم ، گذر عمر ببينم        از زلالش بجز از ريگ کف جوی نديدم!!  

2 آبان 1383

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر