حافظ شيرين سخن می گويد:
بنشين بر لب جوی و گذر عمر ببين کاين اشارت ز جهان گذران ما را بس
در يکی از سفرها که همراه زنده ياد، مرحوم محمدحسن ظريف جلالی بودم، در کنار جوی آبی نشستم وبه ياد اين سخن خواجه ی شيراز ، خواستم گذار عمر را ببينم.
زلالی آب چندان بود که ريگ های درونش مجذوبم کرد. نه تنها از گذار آب که نشانه ی گذران عمر بود چيزی ندیدم که ديدن ريگهای ماندگار ته جوی، چنان جذبم کرد که جز ماندن و زندگی کردن و ديدن زلالی و ماندگاري، برايم تداعی نشد. همان جا سرودم:
برلب جوی نشستم ، گذر عمر ببينم از زلالش بجز از ريگ کف جوی نديدم!!
2 آبان 1383
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر